Ashoor Z.Moradian

به گزارش پارس به نقل از روزنامه نود ، مازيار فلاحي آقاي عاشقانه هاي ايران در سالي که گذشت آلبوم "لعنت به من" را منتشر کرد که با استقبال خوبي روبه‌رو شد وحتي اين آلبوم براي دومين بار به بازار آمد.

فلاحي که هميشه و همه جا گفته پرسپوليسي است بعد از اجرا در شيرخوارگاه آمنه در حضور ستارگان ميلان و تشويق تيمش در آزادي اين بار در سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي با هوادارانش روبه‌رو شد. از آنجايي که او قرمز است، هوادارانش هم در سالن فرياد‌هاي قرمزته را سر مي‌دادند و بعد از دربي هيجان خاصي در سالن وجود داشت.

يکشنبه شب که مصادف بود با ميلاد حضرت محمد (ص) و امام جعفر صادق (ع)، مازيار روي استيج رفت و کنسرت زمستانه اش را برگزار کرد. سالن جاي سوزن انداختن هم نبود و همه 30 دقيقه قبل از اينکه مازيار روي سن بيايد او را تشويق مي‌کردند و شعار‌هاي قرمز سر مي‌دادند.

حال و هواي کنسرت برفي بود و به خاطر طراح دکور خوب کامران ملک مطيعي فضاي خوبي ايجاد شده بود. درخت‌هاي کاج برفي و چند نيمکت روي صحنه حس خوبي به هر طرفداري مي‌داد.

با تشويق‌هاي مردم اعضاي گروه مازيار آمدند و آشور مراديان نوازنده درامز که خيلي شر و شور است هم به محض ورود از مردم خواست با سوت و دست سالن را بترکانند. آشور يک پرسپوليسي تمام عيار است و عاشق علي کريمي!

* سياه و سفيد

بعد از اينکه اعضاي گروه با لباس‌هاي يک دست مشکي وارد صحنه شدند مازيار فلاحي با همان تيپ خاص خودش و يکدست سفيد پوش با اجراي اولين آهنگ "لعنت به من" روي سن آمد و مردم با شنيدن آهنگ "قربون مست نگاهت" حسابي او را تشويق کردند.

مازيار به ترتيب آهنگ‌هاي بعدي اين آلبوم را اجرا کرد که "عاشقونه" سالن را به مرز انفجار رساند. مازيار از ته سالني ها خواست انرژي ويژه اي را به او بدهند. او از برادرش خشايار که زحمات زيادي براي کارهاي او مي‌کشد هم تشکر کرد.

مازيار و خشايار خيلي دوست داشتند برادر کوچکترشان هم در کنسرت‌هاي داخل ايران حضور داشته باشد و يکشنبه شب اين اتفاق افتاد و فلاحي کوچک، در سفري که به ايران داشت در سالن ميلاد به تماشاي اجراي چهره محبوب عاشقان نشست.

مازيار او را اينگونه معرفي کرد: «برادرم شهريار که ما برديا صدايش مي‌کنيم را تشويق کنيد! برادرم خجالتي است گروه زود نشست اما از رنگ موهايش متوجه مي‌شويد برادر من است.»

حضور يک روشن دل در گروه فلاحي خيلي جالب بود. داوود جعفري نوازنده آکاردئون برنامه اجرا کرد و يک قطعه آذري زد که مردم در سالن حسابي براي او دست زدند و همراهي اش مي‌کردند.

* مازيار هم جوک‌دار شد

وقتي مازيار مي‌خواست آهنگ لعنت به من را اجرا کند به "جوک شدن" خودش اشاره کرد که جالب بود! اين آهنگ طرفداران زيادي پيدا کرد.

او گفت: «به خاطر اين آهنگ يک جوک به من اصابت کرد! اينکه نمي‌شود آهنگ‌هاي مازيار فلاحي را بشنوي و شکست عشقي نخوري! بالاخره من هم جوک دار شدم. ظاهرا بعد از شنيدن اين آهنگ باز هم توليد عشقي مي‌کنه!»

مازيار بعد از اجراي اين قطعه از ميلاد نودست گيتار اسپانيش خواست قطعه‌اي بنوازد اما او کاري کرد که همه انگشت به دهان شدند. او با گيتار صداي دف توليد کرد که مازيار گفت: «ميلاد خودش اين اختراع را کرده است!»

او از حميد اسکندر نوازنده پيانو و هومن خراساني نوازنده گيتار الکتريک هم تشکر ويژه اي کرد. ميلاد جوزي پسر آرام اين گروه هم در پشت کاج ها پنهان شده بود که فلاحي از اين نوازنده باس خواست بيرون بيايد!

هواداران سالن را روي سرشان گذاشته بودند و فلاحي هم يکي پس ديگري آهنگ‌هاي خاطره انگيزش از جمله "مجنون ليلي، دوستت دارم" و "قلب يخي" را اجرا کرد. او از برگزار کنندگان کنسرت و تهيه کننده آلبوم هايش محمد حاتم پور مدير شرکت آواي فروهر هم تشکر ويژه‌اي کرد و از مردم خواست براي پژمان فرهمند نوازنده پرکاشن حسابي دست بزنند و بابک ايماني نوازنده ويولن هم حال و هواي خاصي به کنسرت داده بود.

* "شرک" در کنسرت

محمدرضا علي‌مرداني دوبلور معروف و خوش‌صداي کشورمان که به جاي "شرک" حرف زده با مازيار آهنگ جديدش "ميهمان من باش‌" را اجرا کرد و اين آهنگ هديه مازيار به طرفدارانش بود.

مازيار با اجراي ترانه باران از دختر 6 ساله‌اش ياد کرد و گفت: «دخترم اين دستبند را براي من درست کرده و 2 تا چشم نظر در اين دستبند گذاشته تا من سرما نخورم!»

* پرسپولیسی ها سالن را منفجر کردند

فلاحي در خصوص پرسپوليس حرفي نزد که عجيب بود اما با پخش کليپ ليلا فرياد‌هاي قرمزته نمايشگاه بين‌المللي را ترکاند.

اين کليپ داستان مقاوت چهار رزمنده ايراني است که تا آخرين لحظه براي عبور ديگر همرزمانشان در گودالي تا آخرين فشنگ مقاومت مي‌کنند و قبل از شهادت‌شان به روي کاغذ پاره‌اي وصيت‌شان را مي‌نويسند.

يکي از اين شهداي عزيز مي‌گويد: «حاجي چيزي نمونده برسيم. الانه که قيچي‌مون کنن، چقدر مهمات داريم؟»

حاجي جواب مي‌دهد: «مهمات؟ هيچي؟» رزمنده ديگر هم مي‌گويد: «حالا چه کار کنيم؟» حاجي جواب مي‌دهد: «فقط اينقدر وقت داريم که بنويسيم. يه قلم و کاغذ بدين خودم براي همه مي‌نويسم.»

يکي از رزمنده‌ها که شر و شور بود گفت: «بنويس همه جا قرمزته.» در همين موقع سالن ترکيد و مازيار هم دست زد و شعارهاي پرسپوليسي سالن را منفجر کرد.

رزمنده ديگر هم گفت: «بي‌خود اينقدر قرمز قرمز نکن فقط آبي.» اما هيچ صدايي از سالن بلند نشد و باز پرسپوليس تشويق شد.

در پايان رزمنده عاشق نامه‌اي براي همسرش ليلا نوشت که مازيار اين آهنگ را خواند و در آخر اشک از چشمانش سرازير شد. کنسرت با تشويق مازيار و گروهش و پرسپوليس به پايان رسيد و مازيار نشان داد همه جا از تيمش ياد مي‌کند.